از تشنگان بپرس فقط .قدر آب را از چشمهای آب ندیده ، سراب را ! از قلبهای منجمد زیر رو شده گاهی بپرس معنی یک انقلاب را از شاخه های یخ زده هم گاه می شود پرسید لذت نگه آفتاب را . گاهی بپرس از منو عشقی که در دلم حتی گرفته لذت یک وعده خواب را از قلب من حکایت آنچه کشیده است دیوانه گاه میزند حرف حساب را!!! انگار از ازل که خدا عشق آفرید پیوند داده اند دل و اضطراب را من با نگاه ! پشت تو.تو بی خیال من. بپرس ,گاهی بپرس منبع
درباره این سایت